مصاحبه با روزنامه گسترش صمت (صنعت معدن تجارت) – تاریخ ۱۲ دی ماه ۱۳۹۴
صادرات تابعی از قیمتها و کیفیت است. بخشی از قیمت کالای صادرشده شامل هزینه حملونقل آن است، بنابراین رقابتپذیری کشور در صادرات نیز تابعی از هزینه حملونقل است.
هرچه هزینه حملونقل کاهش یابد، شعاع صادراتی بیشتر شده و صادرات به دایره بزرگتری از کشورها انجام میشود. در صورت افزایش این هزینه، قیمت تمام شده افزایش یافته و در نتیجه میزان صادرات کالا کاهش یافته و به کشورهای همسایه محدود خواهد شد، بنابراین زیرساختها و شبکه حملونقل کشور نقشی کلیدی در افزایش توان صادراتی ایفا میکنند. زمانی که قصد داریم کالایی بسیار باارزش و با فناوری سطح بالا و یا کالایی کمیاب صادر کنیم، سهم هزینه حملونقل در قیمت تمام شده این نوع کالاها بسیار اندک است، حتی اگر با حملونقل هوایی و به دورترین نقاط دنیا انجام شود باز هم قابلیت رقابت آن در بازارهای جهانی حفظ خواهد شد. مشکل کشور در زمینه کالاهایی مانند مواد معدنی و مصنوعات حاصل از آنها و محصولات کشاورزی با قیمت متوسط و ارزان است، در این کالاها سهم هزینه حملونقل از کل قیمت تمام شده سهم قابل توجهی است که با توجه به قیمت کالا و مکان تولید کالا متفاوت خواهد بود. با این دستهبندی میتوان تشخیص داد که برای هر نوع کالا، حلقه گمشده در نظام حملونقل کجا قرار دارد. در بخش حملونقل کشور دو دسته از موانع وجود دارد؛ موانع نرمافزاری و موانع سختافزاری. در حوزه تجارت بینالملل، در بخش فراساحل کشور، مشکلات بندرگاهها و در بخش درونسرزمینی نیز مشکل نبود دسترسی مناسب به حملونقل ریلی وجود دارد. به طور مثال در زمینه کالاهای حجیم و ارزانقیمت، زمانی که قرار است کالا از استانی از کشور به چین حمل شود به دلیل فراهم نبودن بستر حملونقل ریلی، اجبار به حملونقل جادهای به شهر بندری واسط است که مشکلات زیرساختهای بندری و دریایی در آن وجود دارد و نیاز به صرف هزینههای بالا است. درباره وادرات نیز کماکان کشور با مشکلات مشابه مواجه است. بخش حملونقل کشور درحالحاضر با بهرهوری اندکی در حال فعالیت است، مثال آن نیز بخش حملونقل جادهای است که ناوگان کامیونهای ترانزیت در این بخش با عملکرد سالانه یکسوم مشابه در کشور ترکیه و یا کشورهای اروپایی در حال فعالیت هستند، در این بخش با اندکی اصلاحات ساختاری و قیمتی و بهینهسازی امور، بهرهوری به میزان بسیاری افزایش خواهد یافت که تحولی بزرگ برای سرمایهدار و بهرهبردار و جامعه محسوب میشود. بخش حملونقل در کشور دچار نقص و موانع نرمافزاری است که با گامهای کوچک قابل رفع است و با اقدامات اندک، پیشرفتهای عظیم حاصل خواهد شد. با رفع موانع زیرساختی بندری و ریلی، امکان توسعه تبادلات تجاری بینالمللی فراهم خواهد شد.
در کشور همچنین تلاش شده است هابهای لجستیکی ایجاد شود که ضمن گلایه از ایجاد نشدن هاب لجستیکی در کشور باید به طی دوران گذار برای اشراف به مشکلات ایجاد آن نیز اشاره کرد تا پس از بررسی آنها برای ایجاد اقدام شود. موفق نشدن در ایجاد هاب لجستیکی نیز دلایل متعددی دارد که در این حوزه نیز میتوان به موانع سختافزاری و نرمافزاری اشاره کرد. یک هاب لجستیکی باید به صورت مناسب شیوههای متفاوت حملونقل اعم از جادهای، ریلی، دریایی و هوایی را در یک مکان به یکدیگر متصل و امکان حملونقل ترکیبی را در محل فراهم کند. پاسخ به این سوال که کدام مناطق در کشور مستعد ساخت هاب لجستیکی هستند، نیازمند پاسخ به مسئله بهینهسازی و یا میتوان گفت پاسخ یک مسئله تحقیق در عملیات است که نیاز است با مدلسازی و در نظر گرفتن جریانهای مختلف ورود و خروج و ترانزیت کالا، یک یا چند منطقه در کشور به عنوان محلهای مناسب انتخاب شوند. در ضمن میتوان گفت اطراف تهران و بندر خشک آپرین که بررسیهایی نیز روی آن انجام شده و همینطور یزد که بندر خشکی در آن در حال تاسیس است، مناطق مناسبی برای ایجاد هاب لجستیکی هستند.
سبحان نظری – کارشناس حملونقل و لجستیک