مدیریت تقاضای سفر

هنر دولت مدیریت تقاضای سفر است.

یادداشت در روزنامه اعتماد مورخ ۱۹ تیرماه ۱۳۹۵
(توضیح: این روزها، به مناسبت تعطیلات عید سعید فطر، مسافرت های جاده ای به قدری افزایش یافت که جاده های منتهی به استان های ساحلی دریای خزر یکی از بحرانی ترین بازه های تاریخی خود را از نظر حجم تردد پشت سر گذاشتند. در این ایام، بسیاری از شهروندان، نزدیک به ۲۰ ساعت از مسافرت بین ۴۸ تا ۷۲ ساعته خود را در جاده گذراندند! حتی بسیاری از آنها بساط ناهار و چای و قلیان خود را با خیالی آسوده، وسط آسفالت جاده پهن کردند. خبرنگار محترم روزنامه اعتماد، مصاحبه تلفنی بنده را که خود در این ایام زائر حرم امام رضا (ع) بودم، به صورت یادداشت مکتوب منتشر نمودند که متن آن در ادامه می آید)
هنر دولت، مدیریت تقاضای سفر است
سبحان نظری کارشناس حمل و نقل
یکی از اصلی‌ترین دلایلی که موضوع مسافرت به شمال کشور را تبدیل به موضوعی بغرنج و بحرانی می‌کند ناشی از این است که گزینه سفر به شمال کشور از نظر کسانی که در تهران و شهرهای نزدیک به آن سکونت دارند، گزینه‌ای بی‌رقیب محسوب می‌شود، سواحل خزر در واقع رقیب قدری برای جذب گردشگران داخلی در ایام تعطیلات چند روزه ندارد. اما گذشته از نقش مردم در شکل‌گیری این سفرها باید دید که دولت چه نقشی در حفظ تعادل می‌تواند ایفا کند. نقش اول دولت در این خصوص این است که مقاصد دیگری را در اختیار مسافران بگذارد، مقاصدی مانند شهرهای نیمه غربی کشور که هرچند دریا ندارند، از طبیعتی سرسبز و زیبا برخوردار هستند و شهرهای مرکز که دیدنی‌های تاریخی فراوان دارند و البته سایر شهرها و مناطق دیدنی کشور،  اگر دولت تسهیلاتی برای مسافران این محورها در نظر بگیرد، خودبه‌خود تمایل سفر، از دریا به سوی سایر نقاط کشیده می‌شود و این حجم از مسافران روانه جاده‌های شمال کشور نمی‌شود. دومین نقش دولت، نقش اطلاع‌رسانی درست و به‌موقع است. در چند سال اخیر شاهد بودیم که اطلاع‌رسانی در خصوص وضعیت جاده‌ها زمانی انجام می‌شود که دیگر وضعیت در حالت «بغرنج» قرار دارد، در حالی که اگر اطلاع‌رسانی پیش از آن انجام گیرد، می‌توان از به وجود آمدن چنین وضعیتی جلوگیری کرد. اطلاع‌‌رسانی در خصوص وضعیت جاده‌ها می‌تواند به سادگی همین اپلیکیشن‌های موبایلی باشد که در دسترس همه مردم قرار دارد، در چنین حالتی می‌توان حجم مسافران جاده‌ها، وضعیت گلوگاه‌ها، و میزان مسافران مقاصد گوناگون را به راحتی به اطلاع مردم رساند. این اطلاعات در حال حاضر موجود است و می‌توان با توزیع این اطلاعات در میان مردم از حجم سفرها به نقاطی که ازدحام جمعیت و ترافیک وجود دارد کاست؛ من اگر بدانم پس از خروج از منزلم در تهران، قرار است سه ساعت در اتوبان تهران- کرج زمان بگذرانم حتما در زمان‌بندی سفرم تجدیدنظر می‌کنم. برای همین است که اطلاع‌رسانی در خصوص جاده‌ها سریع‌تر و رک‌تر در اختیار مردم قرار بگیرد. ضمن اینکه بخشی از وظایف دولت برای گره‌گشایی از این موضوع در گرو سرمایه‌گذاری صحیح است. اگر کسی مایل به سرمایه‌گذاری برای مراکز گردشگری و تفریحی در مرکز کشور باشد می‌توان زمین رایگان در اختیار او گذاشت، ضرری که مصرف سوخت در ترافیک جاده‌های شمال به سرمایه‌های کشور می‌زند می‌تواند به راحتی ده‌ها میلیارد سرمایه‌گذاری در مناطق گردشگری دیگر را تامین کند. وقتی صحبت از مشکل حمل و نقل و ترافیک جاده‌ای به میان می‌آید نقشی را که دولت در توسعه زیرساخت‌های جاده‌ای دارد هم نمی‌توان نادیده گرفت، اینکه جاده‌های به سمت شمال کفایت لازم را ندارند نمی‌توان رد کرد، اینکه آزادراه تهران- شمال باید به پایان برسد و به بهره‌برداری کامل برسد را نمی‌توان رد کرد تا به این ترتیب مشکل ترافیکی که در محورهای جنوب به شمال البرز وجود دارد حل شود. اما در حمل و نقل یک اصل وجود دارد که باید در کنار توسعه راه‌ها در نظر گرفته شود. این اصل می‌گوید که مقاصد مختلف باید با هم در رقابت باشند. مدیریت حمل و نقل در واقع در مدیریت تقاضا است، بخشی از هنرمندی دولت در توزیع سفر و مدیریت تقاضاست که در ایام تعطیل سبب می‌شود تا بار سفر بر دوش یک منطقه از کشور نباشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کد امنیتی * Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.