فایل های صوتی مصاحبه ام با روزنامه جدیدالانتشار صبح نو، درباره چرایی مشکلات بزرگ ترافیک تهران، به یادداشت تبدیل شد و در روز چهارشنبه، ۲۳ تیر ۱۳۹۵ در این روزنامه منتشر گردید (اینجا).
عنوانش را بر مبنای بخش پایانی مصاحبه، گذاشته اند: «عدالت اجتماعی، گمشده تصمیمات ترافیکی و حملونقل». اما به نظر خودم بهتر است برای موضوعی به وزانت و فخامت عدالت اجتماعی و الزامات حمل و نقلی آن، یک یا چند یادداشت جداگانه در آینده بنویسم.
متن مصاحبه مذکور را اینجا بخوانید:
برای ورود به مبحث معضلات و بهبود ترافیکی تهران یا هر کلانشهر دیگری، باید حداقل ۲ مقدمه را ذکر کرد. مقدمه نخست اینکه مسائل ترافیکی یکبعدی و تخت نیستند و غیر از ابعاد ریاضی و مهندسی، دارای ابعاد فرهنگی، امنیتی، محیط زیستی، بهداشتی و حتی سیاسی هستند و نمیتوان با یک فرمول خطی ریاضی و با دانش محدود حوزه مهندسی به یک راهحل جامعومانع رسید و مسائل ترافیکی را حل کرد. مقدمه دوم اینکه برای مدیریت سیستم حملونقل (ترافیک) از دو دسته رویکرد استفاده میشود: مدیریت عرضه و مدیریت تقاضا. در مدیریت عرضه که دیدگاه سنتی این حوزه است، سعی میشود با بهسازی ظرفیت حملونقل و شبکه ترافیکی موجود، کارآیی را بالا ببرند یا با صرف هزینههای هنگفت از طریق ساخت آزادراه و بزرگراه و تزریق ناوگان جدید امکانات عرضه ترافیکی بیشتری ایجاد کنند و ظرفیت شبکه را بالاتر ببرند. دسته دوم از ابزارهای مدیریت سیستم حملونقل یعنی رویکرد مدیریت تقاضا، نگاهی است که در دو، سه دهه گذشته در مدیریت حملونقل ظاهر شده است. در این نگاه سعی میشود تا با کمترین تغییر در شبکه موجود ترافیکی، الگوهای تولید سفر و تردد عوض شوند؛ از ابزارهای ساده و سهلالحصول مثل تغییر زمان شروع به کار بانکها و دیگر فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی یا بالا بردن نرخ سوخت تا ابزارهای نسبتاً پیچیده فرهنگی مثل گسترش فرهنگ دوچرخهسواری و پیادهروی. بهطور خلاصه در این محور سعی میشود تعداد سفرها را در طول روز یا در ساعات اوج، کاهش دهیم. دورکاری یا خدمات پرداخت الکترونیک که باعث لغو خیلی از سفرها میشوند هم از دیگر مثالهای این رویکردند. با در نظر داشتن این دو مقدمه میتوان با نگرش آمادهتری سراغ تحلیل ترافیک شهر تهران رفت.
معضل نخست ترافیکی شهر تهران، شهرسازی سنتی و بدقواره آن است. اگر بخواهیم جسورانهتر بگوییم ما با شهرسازی و شهرنشینی غلطی روبهرو هستیم. شهر تهران مشخصههای یک شهر مدرن را ندارد. البته این ادعا نه از حیث فقدان یا کمبود ابزارهای مدرن مدیریت و کنترل ترافیک است، بلکه به این معناست که در شهر تهران ذاتاً برای پاسخگویی به نیازهای اقتصادی، شغلی و فرهنگی مجبور به تولید سفرهای فراوان و طویلی هستیم و نمیتوان با سفرهای کمتر و کوتاهتری رفع احتیاجات را انجام داد. رشد بیقواره و نسبتاً قدیمی بودن شهر و فقدان نظام برنامهریزی و نظارت متمرکز برای مدیریت متناسب با الزامات ترافیکی در طول سالیان گذشته این معضل را تولید کرده است. مثلاً برخی امکانات رفاهی فقط در مناطق خاصی از بالای شهر متمرکز شدهاند و استفاده از این امکانات برای مردم ساکن دیگر نقاط شهر، حتماً تولید سفر بالایی به همراه میآورد.
هنوز برای کاهش نرخ سفرسازی در شهر، فکر عمدهای نشده است؛ یکی از کارهایی که در سالیان اخیر در حوزه شهرسازی دنبال میشود همین نوسازی بافت فرسوده از طریق ارائه مشوقها برای نوسازی املاک است. حتی با فرض اینکه به دلیل این نوسازی، معابر جدیدی هم احداث شوند، مشکل اصلی همچنان حل نشده و باقی مانده است! مشکل بافت فرسوده، فقط فرسوده بودن املاک منفرد نیست؛ بلکه شهر و نظام شهرسازی در آن منطقه دچار فرسودگی شده است. پرسش اساسی این است که آیا با شیوه موجود اعطای مجوز ساختمانسازی، مشکل نبود بیمارستان، ادارات دولتی، مدرسه، مجتمع تجاری، مسجد، پارک، سینما و دیگر امکانات را در محلههای بافت فرسوده حل کردهایم؟! قطعاً خیر!
راهحلی که صحیح و البته زمانبر و سختتر است، نوسازی کلان است، یعنی بهجای اینکه املاک را بهصورت منفرد ببینیم و نوسازی کنیم، محله فرسودهای راکه مورد نوسازی قرار میگیرد بهصورت یک کل بههمپیوسته ببینیم و سعی کنیم که امکانات را بهگونهای در آن به وجود بیاوریم که پس از نوسازی، مردم بتوانند بخش مهمی از نیازهای خود را در آن برآورده کنند و احتیاج به پیمایش یا حداقل پیمایش طولانی نداشته باشند. در این صورت بسیاری از سفرها از بین میروند و اصلاً خود مردم هم ترغیب میشوند به پیادهروی یا حتی استفاده از دوچرخه!
معضل دیگری که مایلم به آن اشارهکنم، اصلاحات موردنیاز در شبکه معابر است. بهینهسازی شبکه معابر شامل اقدامات متفاوتی میتواند باشد از اصلاح زمانبندی چراغهای راهنمایی و اصلاح هندسی بعضی از خیابانها تا تغییر جهت و یکطرفه سازی بعضی معابر. برخلاف تصور عموم، برای نتیجهبخش بودن این نوع اقدامها، نیاز به جمعآوری اطلاعات و مدلسازیهای پیچیده ریاضی و سپس حل مسائل فرموله شده است.